سفارش تبلیغ
صبا ویژن



حاج آقا مسئلهٌ






درباره نویسنده
حاج آقا مسئلهٌ
حجهٌ الاسلام محسن کریمی
به رسم ادب سلام آنکه در سکون است ،دچار سستی گردد و آنکه در جریان است ، به رشد و بالندگی نایل گردد. ما زنده به آنیم که آرام نگیریم موجیم که آسودگی ما عدم ماست """""""""""""""""""""""" بعضیا میگن حاج آقا کریمی برخی میگن حاج آقا محسن میگن طلبه حوزه علمیه هستم. هم اکنون در ستاد پاسخگویی به پرسشهای دینی (اخلاقی،اجتماعی،اعتقادی و... ) و مشاوره (ازدواج ، تحصیلی ، اخلاقی ، خانوادگی ) وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان مشغوله فعالیت هستم. """""""""""""""""""""""" با جوونها و نوجوونها چه در دبیرستان ، چه در دانشگاه خیلی نشست و برخاست داشتم برا همین تصمیم به راه اندازیه این وب گرفتیم ، تا بیشتر بتونیم در خدمتتون باشیم. """""""""""""""""""""""" پلهای ارتباطی : @@ دفتر تبلیغات اسلامی واقع در چهارراه شکر شکن ،خیابان حافظ @@ مجموعه فرهنگی مسجد الامام _ فلکه احمد آباد _ تقاطع اول خیابان بزرگمهر _ بعد از نماز مغرب و عشاء @@ آی دی hajimasalaton ، یک شنبه ها و سه شنبه ها ساعت 21 @@ تلفن 0311-2255919 - 09354910868 متعلق به مجموعه فرهنگی
آی دی نویسنده
تماس با نویسنده


آرشیو وبلاگ
بهار 1387


عضویت در خبرنامه
 
لوگوی وبلاگ
حاج آقا مسئلهٌ

آمار بازدید
بازدید کل :13457
بازدید امروز : 0
 RSS 

   

با سلام و تبریک مجدد سال نو دسته گلخدمت تک تک شما دوستان و بزرگواران

بدون مقدمه

همین طور که وارد خیابون شدم ، دیدم یه آقا پسری سوار موتور ، گوشه خیابون ایستاده ، و جوری وانمود می کرد که یعنی منتظرم 105. اومدم از مغازه سوپری ، کالاهای مورد نیازی که وزیر جنگ ( شما بخونید همسرم) تلفن زدن را خریداری کنم .

بعد از خرید دیدم ، این آقا پسر به دختر خانمی که داشت از کنار خیابون رد می شد ، یه عنایتی فرمودwhistling . بعدم سوار موتور شد و رفت به دنبال سوژه love struck.

دیدم این طوری که نمی شه I don. پیش خودم گفتم: برسم بهش و بگم :عزیز دل برادر ، اینکه رسمش نیست.Nono اگه قرار باشه ، هر کسی به دختر مردم نگاه از روی هوس و کلام آلوده تحویل بده ، باید منتظر باشه ، مادر و خواهر و در آینده دختر خودش هم از این مقوله ها در امون نمونه  Ph34r2 و .......

اینها تو ذهنم داشت می گذشت ، که دیدم ، آقا پسره داره به من نگاه می کنهItshot و فهمیده که رفتم تو کوکش . ازدور یه ژست حق به جانبی گرفت 70و اخمشو برد تو همو  یه چیزایی زیر زبونی داشت می گفت . دو سه قدمی که به طرفش برداشتم ، سوار موتور شد و یه نیش گاز زد و کُرکُریم شیطانی می خوند.

کمی که دور شد با ماشین رفتم تا بهش رسیدم ( مشغول مورد عنایت قرار دادن یه نفر دیگه ای بودتعجب.) تا پیاده شدم ، رنگ از رخسارش پریده بود 59. گفتم خدا وکیلی خجالت نمی کشی علاف و تلاف ، هر دفه ای به یه نفر یه چیزی میگی . دیدم اصلا تو این وادیا نیستWhistle . می گفت جامعه بد شده ، همه همین طور شدند . یه کم که حرفاشو زد ، دیدم باید با حرفام یه سطل آب رو سرش خالی کنم تا از این حالت گیجیUpsidedwnsmiley در بیاد ، بهش گفتم :خوب خودت چطوری؟ راستی از مادر و خواهرت چه خبر ؟ خوب هستند؟ ......

یه دفه گفت What: خواهر و مادر من؟ به شما چه؟ ببین داری چی میگی؟... 

بهش گفتم : چی شد خواهر و مادر تو محترمند ولی خواهر و مادر دیگران باید از لب تیغ حرفای زشت تو بگذرند و بد نیست. اگه واقعا این قدر برات خونوادت مهمّند ، خوب دیگران نیز خونوادشون براشون مهمند.

گفت مگه این خواهر شماست ؟ گفتم این شعرو تا حالا نخوندی : بنی آدم اعضای یکدیگرند.....گفت:حاج آقا اصلا شمارو تو یه قبر می زارن ، منم تو یه قبر . شما خوب ، ما هم بد Cigar.دیگه برا چی به ما گیر میدین؟  گفتم درست می گی . شما می تونی الان بری خود کشی کنی یا اینکه سرتو محکم بزنی تو دیوار عصبانییا اینکه یه چاقو برداری دست خودتو ببری. چون حق خودته . ولی الان داری به حقوق دیگران لطمه می زنی . پاتو از گلیم خودت بیشتر دراز کردی . وقتی وارد اجتماع شدی فقط تو تنها نیستی ، بلکه باید حقوق همه رو در نظر بگیری . مثله اینکه سوار یه قایق بشی ، بعد شروع کنی سر جای خودتو سوراخ کنی و بگی دیگران حق ندارن چیزی بگن ، چون  من سر جای خودمو دارم سوراخ می کنم......

بهش گفتم : تو الان میری ولی یه کم فکر کن Question، ببین فرق ما با یه حیوان که عقل نداره چیه61؟ اگه میگی همه جامعه بد شدند که من خودم این حرفتو قبول ندارم ، آیا منم باید بد بشم ، آیا مهم این نیست که انسانیت ماها حفظ بشه ، حالا هر کجا که باشیم ؟ این چند صباح هم می گذره ، آیا خدا ما را برای همین آفریده بود Oof؟ خیلیا به مانند یوسف یا اصحاب کهف یا زن فرعون ویا....بودند که انسانیت خودشونو حفظ کردند ، آیا اونا نمی تونستند به هوس بوس 2خودشون اعتنا کنند و هرزگی انجام بدهند؟ اما هر چی بود گذشت . زلیخا گذشت ، یوسف نیز گذشت . فرعون گذشت ، آسیه همسر فرعون نیز گذشت . اصحاب کهف گذشتند و اونایی هم که می خواستند حق حیات اینا رو بگیرند که چرا خدا پرستند نیز گذشت. ما نیز هم می گذریم اما بیا جوری زندگی کنیم که بمانیم نه اینکه تمام شویم.

-----------------------

تبصره 1: این مطالب فقط پیرامون آقا پسرها نیست، بلکه دختر خانم هایی، که متوجه نوع بیرون اومدن و پوششون نیستن نیز هست .

تبصره2: خدا در درون تک تک ما یه پلیس نامحسوس گذارده به نام نفس لوامه.به اخطارهاش توجه کنیم.

تبصره 3: اگه می خوایم شخصیت موفقی داشته باشیم ، باید انسانیت خودمون تقویت کنیم نه حیوانیت خودمونو . و در طول تاریخ اونایی موفق بودند که خویشتن را حفظ نمودند نه یله و رها.

 خدایا خودت ،دستگیری کن از این بنده ات تا بتوانیم در مسیرت گام برداریم و به توی مهربان نزدیک گردیم . الهی لاحول لی و لا قوه الاّ بقدرتک .103



نویسنده » حجهٌ الاسلام محسن کریمی » ساعت 4:51 عصر روز سه شنبه 87 اردیبهشت 10