بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین.
با توجه به صحبتهای پیشین ، در رابطه با تقدس اشک و اینکه این دُر را باید در جایگاه حقیقی خویش اهدا نمود. حال صحبت بر سر این است که آیا پدر و مادر و همسر و فرزندان و....می توانند محمل این اشک قرار گیرند یا خیر؟.
باید به این نکته توجه نمود ، اولاً :همانطور که عرض کردیم ، در مسیر محبت و عشق منزلگاههای متفاوتی از لحاظ درجه و ارزش وجود دارد و کلیه این مواردی که در بالا نام بردیم در یه سطح مساوی قرار ندارند و مسلما برخی از آنان بر برخی دیگر از اهمیت والایی برخور دارند.
ثانیا : انسان یک موجود تک بعدی نیست ، تا همه چیز در نظر او یکرنگ و یکسان باشد ، بلکه انسان از دیدگاههای مختلف ، مخاطب خویش را مورد ارزیابی قرار می دهد . از لحاظ علم و دانایی ، از لحاظ خوش خلقی و زیباییهای روحی ، از لحاظ قدرت بدنی، از لحاظ عرفان و مقوله های معنوی و.......
حال ممکن است شخصی یکی از این موارد فوق را دارا باشد و دل(قلب) من ، نسبت به وی شیفتگی پیدا نماید ولی همانطور که قبلا نیز عرض کردیم ، از آنجایی که خداوند درون مرا به گونه ای آفریده که به کم قانع نیست ، لذا در برخی موارد با کسی روبرو می شویم که چند و یا همه مواردی را که نام بردیم در خود شکوفا نموده است و از همین رو توجه من به سمت او جلب می شود.
با این صحبتها ، انسان آنهایی را که دارای فضیلت و ارزش هستند را دوست دارد به مانند پدر و مادر و.... و هرچه مقدار برتری ها بیشتر باشد ، آتش دوستی در قلب او دوچندان می گردد تا آنجا که به کسی برخورد می نماید که همه فضیلتها را در خود جمع کرده است ." آنچه خوبان ، همه دارند ، تو یکجا داری". در اینجا دیگر از کلمه دوستی استفاده نمی نماییم بلکه می گوییم عاشقش هستیم.
و در این جاست که به همه دوستانم تبسم مهربانی می زنم ولی در برابر عشقم(آنکه از همه والاتر است)، با زبان قلبم می گویم که دوستت دارم و آن چیزی نیست به غیر از قطره مرواریدی به نام اشک.