سفارش تبلیغ
صبا ویژن



بهار 1387 - حاج آقا مسئلهٌ






درباره نویسنده
بهار 1387 - حاج آقا مسئلهٌ
حجهٌ الاسلام محسن کریمی
به رسم ادب سلام آنکه در سکون است ،دچار سستی گردد و آنکه در جریان است ، به رشد و بالندگی نایل گردد. ما زنده به آنیم که آرام نگیریم موجیم که آسودگی ما عدم ماست """""""""""""""""""""""" بعضیا میگن حاج آقا کریمی برخی میگن حاج آقا محسن میگن طلبه حوزه علمیه هستم. هم اکنون در ستاد پاسخگویی به پرسشهای دینی (اخلاقی،اجتماعی،اعتقادی و... ) و مشاوره (ازدواج ، تحصیلی ، اخلاقی ، خانوادگی ) وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان مشغوله فعالیت هستم. """""""""""""""""""""""" با جوونها و نوجوونها چه در دبیرستان ، چه در دانشگاه خیلی نشست و برخاست داشتم برا همین تصمیم به راه اندازیه این وب گرفتیم ، تا بیشتر بتونیم در خدمتتون باشیم. """""""""""""""""""""""" پلهای ارتباطی : @@ دفتر تبلیغات اسلامی واقع در چهارراه شکر شکن ،خیابان حافظ @@ مجموعه فرهنگی مسجد الامام _ فلکه احمد آباد _ تقاطع اول خیابان بزرگمهر _ بعد از نماز مغرب و عشاء @@ آی دی hajimasalaton ، یک شنبه ها و سه شنبه ها ساعت 21 @@ تلفن 0311-2255919 - 09354910868 متعلق به مجموعه فرهنگی
آی دی نویسنده
تماس با نویسنده


آرشیو وبلاگ
بهار 1387


عضویت در خبرنامه
 
لوگوی وبلاگ
بهار 1387 - حاج آقا مسئلهٌ

آمار بازدید
بازدید کل :13563
بازدید امروز : 2
 RSS 

   

بسم الله الرحمن الرحیم

                              الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین.

چرا برای حسین نگرییم . اگر اهل انصاف باشیم و انسانیت خویش را در نظر بگیریم و اصلا کاری هم به دین نداشته باشیم  ، هنگامی که به زندگی امام حسین نگاهی می اندازیم ، می بینیم سراسر زندگی حضرت ، مملو است از فضیلت ها و ارزشها .

از لحاظ علمی که در عصر خویش ملجاء دانش آموختگان راه حقیقت بوده اند ، از لحاظ عرفانی که اگر سری به دعای عرفه حضرت بزنید و نیم نگاهی به ترجمه اون بیاندازید ، می بینید چه عشق بازی با خدای هستی در کلام حضرت به چشم می خوره . اگر از منظر احترام به حقوق دیگران توجهی بنمایید ، در همین واقعه کربلا ، می بینید وقتی حضرت به کربلا می رسند و می بینند یاران حر و حتی چهارپایان آنها تشنه هستند ، دستور می دهند تا مشک ها را از روی شترها بیاورند و لشکریان حر را که دشمن به حساب می آیند ، سیراب نمایند و یا هنگامی که سائلی به درب منزل حضرت در مدینه رجوع می نمایند و طلب کمک مالی می کند ، حضرت درب منزل را نیمه باز می کنند و دستان مبارک را می برند جلو و کیسه پول را به وی می دهند. یک نفر از آقا می پرسه چرا این گونه رفتار نمودید . می فرمایند : نمی خواستم چشمانش در چشمانم بیافته و خجالت بکشه و عزت نفسش حفظ شود.(به گونه ای برخورد می نمایند که کرامت انسانیش حفظ شود.)

به راستی اگر یکی از این خصوصیات و ویژگیهای ملکوتی، در شخصی تجلی کند ، ما به وی افتخار می کنیم ، در حالیکه همه این موارد در زندگی حضرت جلوه گری می کند .

حال با این شناخت و معرفت نسبت به حضرت ، برخورد اطرافیان و کوفیان را با یک همچنین اسوه فضیلتها نگاه می کنیم و اینجاست که اگر کسی انسانیتش دست نخورده باقی مونده باشد ، مطالبی را که در کربلا برای حضرت اتفاق افتاده است ، قلبش را رنجور می نماید و اشکش به این خاطر جاری می گردد که نکند ، روزی من هم تمام مهربانیتت را ناسپاسی نمایم .

این محرم نیز گذشت و محرمهای دیگر هم خواهد آمد و رفت و این من و توایم که ممکنه در محرم های بعدی نباشیم ، پس بیا با قدری تامل ،حضرت را در لحظه لحظه زندگیمان میهمان نماییم.

و آخرین جمله ام این رجز زیباست :

اَبد وَالله ما نَنسی حُسیناً . به خدا قسم در لحظه لحظه زندگیم فراموشت نمی کنم.

                                                                      شب عاشورا ?? - ساعت ?? :? بامداد

در پایان نصیحت حضرت آیه الله بهجت ، پیرامونه موضوعه این چند شبه (اشک) را که یکی از دوستان خوبم ، (صاحب وبلاگ متولد ماه مهر) در ستون نظرات ، درج نموده بودند را در ادامه مطلب مطالعه نمایید...



نویسنده » حجهٌ الاسلام محسن کریمی » ساعت 2:22 عصر روز سه شنبه 87 اردیبهشت 3

<   <<   6   7   8   9   10   >>   >